جدول جو
جدول جو

معنی رود شاهرود - جستجوی لغت در جدول جو

رود شاهرود
نام رود خانه بزرگی است که منبع آن ولایت طالقان قزوین باشد، (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (سروری)، رودی است که از دو شعبه طالقان و الموت پدید آید، شعبه طالقان از کوههای بلوک طالقان و شعبه الموت از ارتفاعات مغرب کندوان سرچشمه گیرد و در شیرکوه بهم پیوندند و سپس در منجیل پس از اتصال به رود خانه قزل اوزن تشکیل سپید رود دهند و بدریای خزر ریزند: از آنجا برفتیم رودی آب بود که آن را شاهرود میگفتند، بر کنار رود دیهی بود که خندان میگفتند و باج می ستاندند از جهت امیر ایران و او از ملوک دیلمستان بود، (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ رَ)
قصبۀ مرکز دهستان طرود بخش مرکزی شهرستان شاهرود در 102هزارگزی جنوب شاهرود. دشت کویر، تابستان گرم، زمستان معتدل. سکنۀ آن در حدود 2000 تن است. آب آن از قنات مهم کمی لب شور. محصول آن جو، ارزن، مختصر گندم و پنبه و شلغم، خربزه و هندوانه. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. مزارع چشمه سفید، تنگ قلی، مهابیا، سعدا، شش بالا وسط و پائین، صحن، گرگاب، انجیرود، مرزه، دله، چاه موش (مسی) درویش سالاران، علیخان، قنوره، اورگاره، بجارآباد، دره دائی جزء قصبۀ طرود است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
رودخانه ای است که به دریای خزر می ریزد و محل صید ماهی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در 27 هزارگزی شمال خاوری هشتچین و 21 هزارگزی راه شوسۀ هروآباد به میانه، با 1276 تن سکنه. آب آن از سه رشته چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در 32 هزارگزی خاور هشجین و 40 هزار و پانصد گزی راه شوسۀ هروآباد به میانه. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل. سکنۀ آن 90 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و گردو است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان بافتن گلیم و شال و جاجیم است. راه آن مالرو است. این ده محل سکنای ایل شاطرانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا